زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

تراژدی واکسن

تاب و توانم زینب هرچقدر به آخر دو ماهگیت نزدیک میشد من هول و هراس واکسن زدنت رو داشتم .تا دیشب که وقت دکتر داشتیم(دکتر حمیدی).وقتی تو مطب نشسته بودیم خیلی دلم شور میزد به صورت ماهت نگاه میکردم به چشم های معصومت خیره میشدم و توی دلم غوغایی بود .برعکس دفعه قبل خیلی زودنوبت ما شد .وقتی رفتیم توی اتاق دکتر بعد از معاینات مقدماتی و اندازه گیری وزن (۱۰۰/۵) دکتر قطره فلج اطفال رو ریخت توی دهن کوچولوت کمی قیافه گرفتی اما گریه نکردی بعد نوبت واکسن هپاتیت شد.دکتر از بابا خواست تا پای تپل و ناز تورو نگه داره تا بتونه واکسنت رو بزنه .من که دیگه نمیتونستم نگاه کنم عقبتر ایستادم و چشم هامو بستم توی دلم سپردمت به صاحب الزمان .وااااااااااااااای...
11 اسفند 1389

دخترم خانم خانمه

دیشب رفتیم بیرون که خرید کنیم مامان خیلی نگران بود که تو اذیت میشی ولی به هر حال دل رو به دریا زدیم و توکل برخدا تو رو گذاشتیم توی کریر و راه افتادیم .قربونت برم که دیگه خانم شدی و تو کریر می مونی و بی تابی نمیکنی وقتی رسیدیم هم اول تصمیم داشتیم که لای پتو ببریمت بیرون. ولی گفتیم شاید سردت بشه برای همین با کریر رفتیم و جالبترین بخشش شکل خوشکل شما بود که دو تا چشم باز قشنگ از لای پتو پیدا بود که خیلی جدی و مصمم نگاه میکردی و مامان وبابا رو دنبال میکردی و با کمک تو ما هم موفق به خرید شدیم  و در آخر هم یه جور خوبه سه نفره شام خوردیم و این اولین شبی بود که سه تایی رفتیم خرید و خیلی خوش گذشت   &n...
9 اسفند 1389

زینب و جدول رشد

دلبر كوچولوي من، زينب به لطف خداي مهربون امروز دو ماهگيت هم تموم شد. دختر گلم ، توي سايت ( ninisite) يه جدول رشد هست كه طبق اون جدول  ما مي تونيم پيشرفت تو رو پيگيري كنيم. در زیر کنار مهارت هایی که  میتونی انجام بدی شکلک تشویق گذاشتم. مهارتهاي اصلي(اکثر کودکان انجام میدهند) ازحلق خود اصواتي خارج مي كند اشيا را دنبال مي كند سر را براي مدت كوتاهي نگه مي دارد   مهارتهاي اضافي(نیمی از کودکان انجام میدهند) لبخند مي زند و مي خندد سر را با زاويه 45 درجه نگه مي دارد حركاتش نرمتر مي شود   مهارتهاي پيشرفته (تعداد ك...
8 اسفند 1389

زینب ناز ما دو ماهه شد

عزیزم امروز که هفتم ماه اسفند شده درست دومین ماهی است که در رحمت خداوند به روی ما گشوده شده و پروردگار مهربون تو رو به ما عطا کرده به شکرانه این موهبت الهی هر چه ما خدا رو شاکر باشیم کمه عزیز دل دو ماهگیت مبارک                        ...
7 اسفند 1389

گل دختر ما زینب جون

این عکسها رو بابا جون در آستانه دو ماهگیت برات طراحی کردم امیدوارم روزی که بزرگ شدی و خانم شدی ببینی و ازین کار بابات لذت ببری                                            ...
4 اسفند 1389

زیارتت قبول عزیزم

دردانه دلم، زينب گلم امروز روز ميلاد حضرت محمد صلي الله و امام صادق عليه السلام بود و عيدي صاحب الزمان به تو اين بود كه توفيق پيدا كردي براي اولين بار بعد از به دنيا اومدنت به زيارت بري عسلم.من و باباي مهربونت به همراه مامان جون شما رو برديم براي زيارت حضرت عبد العظيم و البته به خاطر گل وجود شما توفيق زيارت نصيب ما هم شد.(البته وقتي توي دلم بودي چند بار به زيارت سید الکریم رفته بوديم ) الهي مامان فدات بشه كه حسابي شب و روزت قاطي شده!! چون ديشب ساعت 2.30 بامداد رضايت دادي و چشمهاي قشنگت رو بستي و خوابيدي و صبح اصلآ دلت نمي خواست بيدار شي.به همين خاطر تمام طول راه از خونه تا حرم رو خواب بودي . اونجا به زحمت چشم...
3 اسفند 1389

دختر خوش خنده ما

به لطف خدا زینب جونم بهتر شدی.هم صورت قشنگت خوب شده و هم از بی قراری در اومدی و سرحالی .مخصوصا دیشب که اصلا قصد خوابیدن نداشتی و دوست داشتی تا صبح بازی کنی و با خنده های نمکیت دل ما رو آب میکردی  امروز که ۵۴روزه شدی برات این عکسها رو یادگار میذارم :       راستی امشب یه شب خیلی بزرگ هم هست . شب ولادت حضرت محمد(ص) و شب تولد بابا محمدت که این سعادت رو داشته که با ولادت حضرت محمد (ص) بدنیا اومده .دختر گلم امیدوارم همیشه راه و طریق اهل بیت رو سرلوحه زندگیت کنی که ما هر چی داریم از صدقه سر وجود نازنین آنهاست و به قول سعدی: عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص) ...
1 اسفند 1389

بیدار باش

زینب عزیزم دختر ناز من  دیشب برای جوشهای صورتت که اذیتت میکنه رفتیم دکتر آقای دکتر با دیدن روی ماه شما گفت که باید کرم ساختگی بصورتت بزنی و یه سری دیگه تجویزات که به مذاق شما خوش نیومد که یکی از اونها این بود که دو ساعت یه بار باید شیر نوش جان کنی.    خلاصه دیشب خیلی بی تابی میکردی و مامان و بابا رو بصورت آماده باش تا ساعت ۴ صبح نگه داشته بودی(مخصوصا مامان رو)   حالا امروز اگه خدا بخواد میخوایم بریم پیش دکتر عطایی دکتر خودت .امیدوارم که آقای دکتر برات یه تجویز خوب بکنه تا دیگه بی تابی نکنی و شب رو راحت لالا کنی.   ...
27 بهمن 1389

حسود هرگز نیاسود

بابا جون دختر عزیزم همه جای دنیا آدم های بی جنبه و کم ظرفیت هستند آدمهایی که دوست ندارند بقیه شاد باشند و از زندگی لذت ببرند و از شادی انسانهای دیگه غصه میخورند و صد حیف که زندگی رو برای خودشون جهنم میکنند و فکر میکنند بقیه از کار اونها ناراحت میشند ولی ... امروز نمیدونم یه آدم کم ظرفیت و مشکل دار برای اینکه وبلاگ دختر گل منو از چشم دوستانش بندازه با باز و بسته کردنهای زیاد قصد ضایع کردن ما رو داره ولی انسانهای عاقل خودشون می دونند که این فقط کار انسانهای عقده ای و حسوده و بس . لذا به دوستان عزیز اعلام میکنم که مواظب باشند که این انسانهای حسود در کمین وبلاگهای گلهای ما هستند و میخواهند این فضای پاک و دوست داشتنی رو ب...
24 بهمن 1389