زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

زينب گل پاسپورت گرفت

1391/7/4 15:58
نویسنده : مامان و بابا
2,871 بازدید
اشتراک گذاری

زينب گلم سلام

عزيز دل اين روزها حسابي سرگرم بودي و مشغول

چون از يه طرف مامان جون اينها از كربلا اومدن و از طرف ديگه خونه

خاله سيمين در حال نقاشي و تعميرات اساسي هست و بخاطر

بوي رنگ شما چند روزي رو مهمون خونه مامان جون اينها بودي

جالب اینجا بود که خود مامان جون و بابا جون کربلا بودن ولی ما ها اونجا بودیم

و شما حسابي خوش گذروندی و حسابي مشغول شيطوني

(بقول خودت سطوني) بودي و با شيرين زبوني هات براي همه

سرگرمي خوبي به پا كرده بودي،یاد گرفتی که بگی:

" برای سلامتی زینب صَبلات" 

 خاله فاطمه(خاله پاطمه) هم که

 دکتر به خاطر فسقلی جونی که تو راه داره بهش استراحت داده و خاله فاطمه

 اومده خونه مامان جون مونده و تو حسابی سرگرمش میکردی و همش بهش

 چسبیده بودی و مدام میگفتی :"خاله نی نا می اُنی(چیکار میکنی)؟؟".

niniweblog.com

دخمل نازنينم حدود دو هفته پيش يه روز رفتيم آتليه و همگي چندتا

عكس پرسنلي انداختيم براي پاسپورت و شما هم مثل خانمها روي

صندلي نشستي و يه عكس پرسنلي انداختي البته به خوشگلي خودت نشد

خلاصه مامان و بابا از اونجا كه به صنعت عكاسي علاقه دارن

يه عكس خوبه سه نفره هم انداختيم

niniweblog.com

فرداش رفتيم پليس +10 مدارك داديم و شما هم اول خيلي سرحال

بودي ولي از بس معطل شديم لالا كردي و تو بغل ما خواب بودي

بابا از طرف شما اثر انگشت زد و كارهاي لازم براي گرفتن گذرنامه

رو انجام داد . خلاصه بعد از حدود 16 روز ديروز گذرنامه شما رو

گرفتيم تا ديگه براي مسافرت هيچ مشكلي نداشته باشي

عکس گذرنامت رو توی ادامه مطلب گذاشتیم

انشاالله که خدا کمک کنه و به زودی به سفرهای زیارتی بری گلم

niniweblog.com

با شروع فصل پاييز كم كم داري دوباره ما رو مي ترسوني و

آبريزش بينيت شروع شد و مجبور شديم روز شنبه ببريمت

دكتر البته براي پوستت هم كه خشك بود بيشتر رفتيم كه پماد

ساختگي برات تجويز كرد و براي آبريزشت هم كمي دارو البته

خدا روشكر كار به سرفه سينه دردت نكشيد.

اينم يكي از سطوني هاي شما كه در حال گاز زدن دسته قابلمه(خاروندن لثه هات به سبک جدید هستي)

اونهم خيلي جدي و مصمم به دور از چشم ما خونه مامان جون

يه كار خيلي خوبي رو هم چند وقته شروع كرديم و اونهم مسواك زدنه

كه تقريبا هر شب قبل خواب با كمك مامان و بابا شما مسواك ميزني

و از اين كار خيلي هم استقبال ميكني و دوست داري

 اینم مثلاً فیگور متفاوت شما

اینم پاسپورت زینب گل ما

البته به دلیل ناامن بودن فضای مجازی و ...

مجبور به حذف کردن قسمتهایی از پاسپورت  شدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نازنین (مامان ثنا)
3 مهر 91 12:17
سلام مامان زینب جون هزار ماشالله به این دخمل نازناری ببوسش از طرف من پاسپورتشم مبارک باشه. انشالله سفر مکه و کربلاش خوشحال میشم به وبلاگ ثنای منم سری بزنید راستی با اجازتون لینکتون کردم
سمانه مامان پارسا جون
4 مهر 91 18:13
سلام گلم پاسپورتت مبارک چه عکس پرسنلی قشنگی دوستت دارم گلم
دختر عموی زینب
5 مهر 91 20:04
فدات بشم من...چه جیدل افتادی این تو گللللللللللللم......
مامان نسترن
6 مهر 91 10:03
سلام خانوم خوشگله. مبارکه اینشالاه همیشه به سفر وزیارت.
مامان یاسمن ومحمد پارسا
7 مهر 91 10:31
عزیزم مبارک باشه چقدر تو نازی
پری شب
10 مهر 91 8:13
مبارکت باشه عزیزم ان شا الله سفرای خوش بری همراه مامانی و بابایی
پری شب
10 مهر 91 8:15
عزیزم می دونم لثه هات می خاره ولی چرا دسته ی قابلمه نازنین خانم مامانی مواظبش باش خدا نکرده نیفته سرش قابلمه ها
عاشق باران
11 مهر 91 15:29
زینب (مامان امیر عباس)
19 مهر 91 13:42
ماشالله ...1000000 ماشالله خدا نگهداره براتون ... عروسش کنی انشالله