زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

اتاق زینب

1389/11/24 17:16
نویسنده : مامان و بابا
670 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دلم ، زينب

امروز من و بابا محمد با صداي ناز تو از خواب بلند شديم بعد از اينكه تو شير خوردي سعي كرديم تو رو بخوابونيم تا خودمون هم بتونيم بيشتر بخوابيم (چون ديشب حدود ساعت 2 نصف شب خوابيديم) ولي خيلي موفق نشديم.نمي دونم چرا ديشب خوابت نميبرد.به هر حال دير از خواب بلند شديم و البته به خاطر اينكه نمي تونستيم تو رو با خودمون ببريم راهپيمايي 22 بهمن مونديم تو خونه.و ديديم چه كاري بهتر از اينكه به اتاق تو سر و سامون بديم (به خاطر رفت و آمد مهمون هاي عزيزي كه ميومدن تا تورو ببينن و سيسمونيت رو ببينن اتاقت كمي شلوغ بود و رفت و آمد توش مشكل)

بنابراين اول شما دختر نازنين رو خوابونديم توي تختت تا براي اسباب بازيهات ذوق كني و دست و پا بزني و ما كارمون رو بكنيم

خلاصه باباي عزيزت اول صندلي غذاتو جمع كرد و داشت سعي ميكرد كه اونو بالاي كمد ديواري جا بده و چون جا كم بود كمي كلافه شده بود تو هم شير ميخواستي و من اومدم تو اتاق خواب كه بهت شير بدم كمي بعد يه صداي خفيفي به گوشم رسيد ....اصلآ فكر نميكردم كه بابا محمد از روي چهار پايه افتاده باشه!!!!! وقتي شير خوردنت تموم شد رفتم پيشش و ديدم كمي نالان راه ميره گفتم چرا اينجوري شدي؟ گفت كه با صندلي غذا سقوط كرده.الهي بميرم براش، حسابي دلم سوخت.  

 خلاصه اتاقت جمع و جور شد.

در ضمن امروز من براي اولين بار ناخن هاي ظريف و كوچولوت رو خودم كوتاه كردم.قبلآ اين كارو مامان جون عزيز و مهربون انجام داده بود ولي من دلم نميومد ميترسيدم به انگشت هاي كوچولوت صدمه بزنم.ولي امروز ديدم حسابي داري به صورتت چنگ ميندازي و منو مجبور كردي تاخن هاتو كوتاه كنم.  

    

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خانواده دایی حسین !
22 بهمن 89 18:39
انشاالله زینب کوچولو همواره سلامت و وبلاگش آپدیت باشه !!! به امید دیدار ...
سادات
23 بهمن 89 0:07
salam mamane zeynab ,bebakhshid in tarahi aks ha ra chetor anjam midahid,man ham mikhastam anjam bedam vali balad nistam & navari ke balaye weblog dar harekat ast ra chegune active konam???? ba tashakkor faravan
بابایی نسی
23 بهمن 89 11:52
سلام با آرزوی شادی زینب دوست داشتنی دعوتید به خوانش "چیزی بنام ادب.غریبه ای بنام فرهنگ" منتظرتان هستم.
مامان عسل
23 بهمن 89 12:45
سلام. ممنون به وبلاگ عسل سرزدين. چه دختر نازي دارين انشاا... خدا براتون حفظش کنه و هميشه زير سايه پدر و مادر سالم باشه. دوست داشتين باز هم به ما سربزنين. عسل ما هم تا يه هفته ديگه انشاا... مياد دعا کنيد موفق و سلامت باشيد
مامان آنیسا
23 بهمن 89 13:33
سلام دخترک نازی داری. خدا حفظش کنه به ما هم سربزن ممنون اینم یه گل از طرف آنیسای من به نی نی کوچولوت
مامان زهرا نازنازی
23 بهمن 89 14:29
___________$$$$$$ ______$$$$$$__$$$$$$$$__$$ ____$$____$$$$__$$$$__$$$$ __$$______$$$$$$__$$$$$$$$ __$$____$$$$$$$$__$$$$$$ __$$$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$ $$__$$$$$$$$$$__$$__$$$$$$ $$$$__$$$$$$__$$__$$$$ __$$$$______$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$ _$$$$$$$$__$$$$$$$$$__$$$ __$$$$$$___$$$$$$$_ $$$$ ___$$$$_____________`$$$ ___________________ $$ __________________`$$` ________________$$` _____$$$$$$$$$$ ___$$$$$$$$$$ _$$$$____$$_$` $$$$$__$$___$$___$$$$ $$$$$$$______`$$_$$$$$$ $$$$__________$$$_____$ $$___________` $$____$$ _____$$$_____$$`___$$$$ ___$$$$$$___$$__$$$$$$ __$$$$$$$$_$$_$$___$$$ _$$$____$$$$_$$__$$$$ __$$_____$$_$$$$$$$ ___$______`$$ ___________$$ ____________$$` ___________`$$ __________$$ _________$$ ________$$
بابایی نسی
23 بهمن 89 14:31
سلام مجدد مجددا به روزم!!!! منتظر تشریف فرمایی مجددتان.
مامان فرشته
23 بهمن 89 14:36
سلام عزیزم خوش به حالت که اتاق به این قشنگی داری برای فرشته منم دعا کن گلم دعا کن که اینبار بیاد و من دیگه اتاقشو جمع نکنم
سارا
24 بهمن 89 22:22
سلام مامان زینب کوچولو وبلاگ قشنگی داری می شه لطفا بگی چه جوری عکسهای زینب جون اینقدر قشنگ کردی؟
فاطمه مامان امیر علی
15 اسفند 89 18:21
سلام .ممنون که به وبلاگ امیرعلی اومدید.از ابراز محبتتون هم ممونون.خیلی دختر ماهی داری.خدا حفظش کنه.نینی من هم 12 فروردین بدنیا میاد.دوست دارم با هم در ارتباط باشیم.راستی اتاق دخترت خیلی قشنگه. ست تختش هم همینطور.ست رختخوابشو چند گرفتیو از کجا؟