زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

اسیرتم جیگر!!

1389/12/18 12:51
نویسنده : مامان و بابا
996 بازدید
اشتراک گذاری

گل زيباي من،زينب

چند روزي هست كه ميخوام برات بنويسم اما فرصت نميشه. الان هم که

 فرصتی پیدا شده به دلیل اینه که شما میلی به خواب نداری و بابای عزیزت داره باهات بازی میکنه و برای هزارمین بار داره سعی میکنه که بهت پستونک بده ولی ظاهرا بازم موفق نمیشه مثل اینکه نمیخوای با پستونک کنار بیای.فعلا بابا اسیرته جیگر.

عسلم از وقتي وارد سه ماهگي شدي كمي تن صدات بالاتر رفته و صداهاي جالب توجهی از حنجرت خارج ميكني  .چند روزي هم هست كه كلمه معروف آغوم روميگي.ما که فکر میکنیم علاقه زیادی به صحبت کردن داری چون تو چشمای ما خیره میشی و کلی لبهای بانمکت رو تکون میدی و مثلا حرف میزنی .الهی فدات بشم  ما که خیلی سر از حرفات در نمیاریم.  

 

در ضمن توي اين مدت دوبار خودم بردمت حمام البته با نظارت دقيق مامان جون.راستي دفعه آخر كه بردمت حمام مامان جون يه كم مو هاي نازت رو كوتاه كرد تا منظم بشه.وای که چقدر با نمک تر شدی گلم. 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان آنیسا
18 اسفند 89 3:47
سلام از طرف من وآنیسا زینب جونو حتما ببوس
مامان آوا
18 اسفند 89 11:00
الهی ای جان من مرده این حرکات لب و دهنشون هستم که می خوان تقلید بکنند و زودی حرف بزنن
مامان فرشته
18 اسفند 89 11:13
سلام عزیزمممممممممم قربونش برم من بس که باهوشه عزیز خالش بوسسسسسسسسسسسس
مامان زينب (عشق مامان و بابا)
18 اسفند 89 13:50
خيلي ممنون باباي بي نظير و مهربون


قابل شما رو نداره گلم
محمد گیان
18 اسفند 89 14:31
سلام زینب جان برات گل آوردم
آرتین خان
18 اسفند 89 17:17
سلام جیگری خاله خداروشکر واکسنت رو هم زدی ایشالا همیشه بدنت در مقابل تمام مریضی ها مقاوم مقاوم باشه مرسی که به کلبه کوچولوی آرتین من سر میزنی منو ببخش که دیر به دیر میام اینترنتم خیلی کنده سعی میکنم فعال تر باشم خاله جون میبوسمت
امي تيس
19 اسفند 89 7:48
سلام زينب جان و ماماني ناز زينب.مرسس كه به خونه من سر زدين
مامانی یاستین
19 اسفند 89 13:07
سلام ،امیدوارم همیشه پاینده و سلامت باشی