زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

عکس های گل دختر نه ماهه

1390/7/14 12:20
نویسنده : مامان و بابا
1,873 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زینب گلیقلب

با یه تاخیر خیییییییییییییییییلی زیاد بهت دو تا تبریک میگم:

10100000عشق و عمر و نفسم ٩ ماهگیت مبارک10100000

ali-mahsaگل دختر نازنین مامان و بابا روزت مبارکali-mahsa

زیبای مامان،ورودت به نه ماهگی مصادف بود با روز اول ماه ذی القعده که روز ولادت حضرت معصومه است و روز دختر نامگذاری شده.

اون روز برات تبریک ننوشتم چون به یه عروسی دعوت داشتیم(عروسی آقا سجاد پسر دایی بابا) فردای اون روز هم جمعه بود ما هم مثل خیلی از جمعه های دیگه ظهر  رفتیم خونه مامانی و بابایی،بعد از ظهر هم قرار شد بریم دیدن یه نی نی که تازه به دنیا اومده بود(صدف کوچولو،نوه خاله بابا)البته شما به دلیل اینکه یه کم فعالیت هات بیشتر شده و شب قبل توی عروسی یه کم مامان رو اذیت کرده بودی موندی پیش بابا و من با مامانی و عمه و زن عمو رفتیم دیدن نی نی و مامانش.وقتی برگشتیم بابا محمد گفت که بهتره زود بریم خونه مامان جون اینا چون یه اتفاق خییییییلی بد افتادهنگرانوقتی بهم گفت که شوهر عمه کوچیکم فوت کرده باور نمی کردم چند دقیقه تو بهت و حیرت مونده بودم گیج شده بودم خیلی ناگهانی و خیلی خیلی باور نکردنی بود.مرد خییییلی خوب و مهربون و دوست داشتنی بود که تو خاطرات کودکیم حضور پر رنگی داره،خوش به حالش که جز خوبی چیزی ازش به یادگار نمونده .نمیخوام برات از تلخی های دنیا بنویسم ولی حال و حوصله آپ کردن رو نداشتم گلم.اما تو این ماه کارای زیادی کردیم بردیمت بیمارستان آزمایش دادی و کلی از دست کوچولوت خون گرفتن البته تو انقدر ماهی که فقط چند لحظه گریه کردی و زود هم قطع شد .حالا قرار هفته آینده بریم پیش دکتر ولایتی و آزمایشهات رو نشون بدیم .عزیزم تو این چند ماهه طعم مختلفی از زندگی رو حس کردی یه روز میری دیدن یه نی نی که بدنیا اومده و بعدش عروسی و بعد از اون مراسم ترحیم.

نازنینم تا بوده همین بوده که دنیا یه روز پر از شادیه و یه روز تلخ تلخ.پر از فراز و نشیبه و اون کسی که بتونه به این دنیا دل نبنده و همیشه بدونه که از کجا اومده و چرا اومده و به کجا قراره بره موفق و پیروزه.

1640000016000000211000000450000016400000

چند تا عکس از نقل شیرینم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان زینب
14 مهر 90 7:35
از پایین دومی خیلی باحاله روزشم با تاخیذ مبارک خدا صبر بده به عمه تون
مامان پریا
14 مهر 90 11:22
خدا زینب خانوم گل و حفظ کنه ماشاالله هزار ماشاالله چه قدر نازه چشماش همش داره می خنده به خصوص تو اون عکس که داره لباس می پوشه خیلی شیرینه راستی روز دخترتون هم با تأخیر مبارک و بابت فوت شوهر عمه تون هم بهتون تسلیت می گم خدا رحمت و مغفرتش رو نصیب شون کنه
مامان پارسا جون
14 مهر 90 12:32
9 ماهه شدنت مبارک قند عسل عکس آخرین خیلی بانمکه جیگر
مامان نسترن
14 مهر 90 14:03
سلام مامان مهربون. دخمل گلت چطوره؟ نه ماهگیش مبارک.الهی همیشه سالم وسلامت باشه
مامان ال آی
14 مهر 90 14:07
وای چه دختر خوشگلی
مامان مبینا
14 مهر 90 22:30
الهی ماشالا چه دختر نازی،خدانگهش داره.الان که عکس های زینب جون رو می دیدم یهو فکر این که دخترم 6 ماه دیگه اینقدری می شه دلم رو آب کرد.
مامان مبینا
14 مهر 90 22:36
من شما رو لینک کردم،دوست دارم دخترم با زینب کوچولوی شما دوستای خوبی بشن.
شيرين
15 مهر 90 1:10
ماشالله به اين دختر ناز
مامان گیسو
15 مهر 90 1:47
واییییییییی ماشاا... چقدر بزرگ شده چقدر ناز شده ببوسش
مامان آنیسا
15 مهر 90 2:31
سلام نه ماهگیت مبارک زینب جونم انشاا... همیشه پاینده وبرقرار باشی بااون شلوار خوشگلت .چه قدر بهت میاد عزیزم
نازنین نرگس نفس مامان
16 مهر 90 1:51
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا علیه اسلام مبارکباد
نازنین نرگس نفس مامان
16 مهر 90 1:53
سلام هزار ماشالا به زینب جون چه عکسای نازی متاسفانه دنیا همینجوره یه لحظه غم میاد یه لحظه شادی ایشالا که خدا صبر بده به عمه جون
مامان ماهان
17 مهر 90 8:47
9 ماهگیت مبارکه عزیزم چقدر خوشگل شدی چه شلوار خوشگلی هم پوشیدی عزیزم
فاطمه مامان صبا
18 مهر 90 12:24
تسلیت میگم مامان زینب....غم آخرتون باشه 9 ماهگی زینب جون هم مبارکش باشه ایشالا 9 سالگیش و جشن تکلیفش روز دختر هم که قبلا تبریک گفتم بهش
مادر کوثر
20 مهر 90 10:55
وای خدا چه عکساش نازهههههههههههه براش اسفند دود کن مامانیییییییی
ilijoon
3 فروردین 91 9:49
زينب خانوم چقدر نازي خدا حفظت كنه دوستت دارم