زینب و ماه سرخ عاشقی...محرم
سلام زینب جوووونم
عزاداریهات قبول گلم.شکر خدا امسال هم تو خونه باباجون و مامان جون عزای سالار شهیدان برپا شد و ١٣ شب میزبان مهمونای اباعبدالله بودیم.
گل خوشگلم توی شب های هیئت حسابی یاد پارسال افتادم که با چه سختی ای میتونستم چند ساعت بشینم ،حتی نفس کشیدن هم برام سخت شده بود به خاطر تورم زیاد دست ها و پاهام همه حسابی تعجب میکردن بعضی ها هم دلشون برام میسوخت ( اما من داشتم کیف میکردم،به خاطر بودنت و حس کردنت و اون همه معنویتی که با وجودت ازش بهره مند بودم ) ،بعضی ها هم میگفتن اولش نشناختیمت.آخه اوایل محرم وارد ٩ ماهگی شده بودم و به اصطلاح پا به ماه بودم.هرشب از امام حسین میخواستم به هردو تامون کمک کنه تا بتونیم تا شب آخر هیئت توی عزاداریها شرکت کنیم.هم پارسال و هم امسال مطمئن بودم که بهره ای که تو از مجلس و اون محیط میبری به خاطر لطافت باطنت خییییییییییلی بیشتر از منه عسلم.استاد عزیزمون میگه هرکجا عزای امام حسین برپا بشه حکم حرم آقا رو داره من هم سعی کردم بیشتر شبها تو رو با غسل زیارت ببرم توی مجلس عزاداری.لباس سیاه عزای امام حسین رو تنت میکردم.توهم خیلی زود ،از شب دوم هیئت یاد گرفتی سینه بزنی گلم.
قربونت برم،برعکس تصور من اصلاَ از هیچکسی غریبی نکردی و دوست داشتی وسط اتاق تاتی تاتی کنی و بری کنار خانم هایی که اومده بودن هیئت بشینی.البته وقتی شلوغ میشد و تعداد افراد زیاد میشد میبردمت توی آشپزخونه (که بماند چه ماجراهایی داره این آشپزخونه تو شب های هیئت) تقریباَ تا آخر همونجا میموندیم البته با حضور آشپزخونه نشینان محترم.
توی این مدت هر روز میرفتیم خونه مامان جون و آخر شب میومدیم خونه.تو هم در کنار مامان جون و خاله ها ومخصوصاَ پسر خاله فوق شیطوووووونت آقا سجاد گل و نرگس جون دختر خاله مهربونت خوش میگذروندی.البته ما ٢ تا چشم داشتیم ٢٢ تا دیگه هم قرض میگرفتیم تا محبت های جانانه آقا سجاد به خیر بگذره.با افراد فامیل هم بیشتر از قبل آشنا شدی.همه از خوش اخلاق بودن و خوش خنده بودنت تعریف میکردن ماه من. از کارهای خوشگل دیگه ات هم این بود که کتبه ها و بیرق های عزا رو که می دیدی با شیرین زبونی میگفتی "این سیه" و این کار بارها و بارها تکرار می شد.خلاصه حسابی این چند روز با امام حسین (ع) صفا کردی عزاداری هات قبول گل زیبا
اینم چند تا عکس از زینب گل
بابای گلت این عکس بالا رو خیلی دوست داره میگه این عکس پیر غلام ابا عبداللٌهِ !!!!!!!