دختر خاله جدیدت مبارک
سلام عروسکم
هفته پیش در چنین روزی یعنی ١٧/٨/٩١ مصادف با ٢٢ ذی الحجه مرضیه جووووون نی نی خاله فاطمهبه دنیا اومد و دل هممون رو شاد کرد.
وقتی به سالهای پیش فکر میکنم بعضی از خاطرات دوران کودکیم خیلی واضح در ذهنم مونده مثلاَ دورانی که مامان جون خاله فاطمه رو باردار بود و برای اینکه من حس خوبی نسبت به هوووویی که قراره سرم بیاد داشته باشم صداش رو کوچولو میکرد و با من از قول نی نی توی دلش حرف میزد.و حتی روزی که فاطمه به دنیا اومد رو خوب به یاد دارم و روزی که مامانم با نی نی جدید وارد خونه شد و اینکه چقدر من اون نی نی رو دوست داشتم و دارم و حالا اون نی نی ناز خودش مامان شده.خیلی خیلی خوشحالم زینب جووونم ایشالا یه روز نی نی تو رو در آغوش بگیرم
خاطرات روز تولد عزیز دلم مرضیه جون و عکس ها رو
تو ی ادامه مطلب بخون
ساعت هشت و نیم صبح بود که خاله سیمین در زد و گفت فاطمه رو صبح زود بردن بیمارستان چون فشارش خیلی بالا بوده و حدود ساعت ١٠ صبح مرضیه خانم گل به دنیا اومد.
شما و آقا سجاد منتظرین تا بابا جون بیاد و همگی بریم دیدن خاله فاطمه و نی نیش
اینجا در حال تماشای تلویزیون هستین و مشغول خوردن شربت آلبالو تو شیشه شیر !!!!!!!!!!
دو تا نمکدون بازهم در انتظار
و بالاخره انتظار به سر اومد و چشم ما به جمال مرضیه جووون روشن شد
اینم اولین عکس سه نفری فسقلی ها