زینب جونم 2 سال و 10 ماهگیت مباااااارک
سلام به زیباترین تصویر قلبم
همه دنیای من،ضربان قلبم،امید زندگیم
زینب
ن
٣٤ ماهگیت مبااااااااااااارک
گل دخترم
چند روزی هست که از عید غدیر و جشن های غدیریه گذشته.شکر خدا امسال هم حسابی سعی
کردیم عید غدیر رو مفصل و باعظمت برگزار کنیم.گرچه هر چقدر هم تلاش کنیم که بزرگی و شکوه
این عید رو همونطور که حقش هست ادا کنیم باز هم ناتوان و عاجزیم.
مثل هر سال از ٥ روز جلوتر جشن های غدیریه باهمت دوستانمون توی کلاس برگزار شد و امسال با
عنایت حضرت علی و صد البته همت مامان جون و باباجون و خاله سیمین و علی آقا شب عید هم خونه
مامان جون جشن مفصلی برپا بود و حساااااابی در کنار دوستانمون به هممون خوش گذشت
از چند شب قبلش خونه مامان جون رو حسابی تزیین کردیم و شما کلی کیف کردی عسل مامان
همین طور که ما مشغول تزیینات بودیم تو هم دست میزدی و شعر میخوندی و حسابی جو مولودی
گرفته بودت و میخوندی"من کنت مولا علی علی مولا" خلاصه شور و شادی رو تو قلبمون با شیرین
زبونیهات چند برابر کردی خانم خوشگل مامان.
عروسکم، من دوست داشتم که تو روز جشن شعر من بچه شیعه هستم رو پشت بلندگو بخونی ولی
خودت اصلاً مایل نبودی و من بهت اصرار نکردم
این قسمتی از تزیینات جشنه
بعد از اتمام جشن و رفتن مهمون ها همه موندیم خونه مامان جون و مثل هرسال همه برای همدیگه
عیدی خریده بودیم و آخر شب با کلی عیدی اومدیم خونه
تمام این کارها برای اینه که به همه اعلام کنیم به مذهب تشیع افتخار میکنیم و عید غدیر برامون
بزرگ ترین و مهم ترین عیده.به بچه ها عیدی میدیم تا عید غدیر و ارزش و مقام ولایت در ذهنشون
به درستی نقش ببنده انشا الله.