دخترم خانم خانمه
دیشب رفتیم بیرون که خرید کنیم مامان خیلی نگران بود که تو اذیت میشی
ولی به هر حال دل رو به دریا زدیم و توکل برخدا تو رو گذاشتیم توی کریر و راه
افتادیم .قربونت برم که دیگه خانم شدی و تو کریر می مونی و بی تابی نمیکنی
وقتی رسیدیم هم اول تصمیم داشتیم که لای پتو ببریمت بیرون. ولی گفتیم شاید
سردت بشه برای همین با کریر رفتیم و جالبترین بخشش شکل خوشکل شما بود
که دو تا چشم باز قشنگ از لای پتو پیدا بود که خیلی جدی و مصمم نگاه میکردی
و مامان وبابا رو دنبال میکردی و با کمک تو ما هم موفق به خرید شدیم
و در آخر هم یه جور خوبه سه نفره شام خوردیم
و این اولین شبی بود که سه تایی رفتیم خرید و خیلی خوش گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی