زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

دختر117 روزه من

1390/2/4 15:47
نویسنده : مامان و بابا
545 بازدید
اشتراک گذاری

زینب جون بابایی سلام

امروز که دیگه نزدیکه ۴ ماهه شدنت هست یا بقول مامان گلت چهارماهت داره تموم میشه

برات می نویسم .دخترم دیگه یواش یواش داری بزرگ میشی دختر نمکدون من.خنده های بجا

تحویل گرفتن های به موقع و با نیات خاص و بعضی وقتها غریبی کردنت .که البته زمانش

زیاد طولانی نیست و بعد از چند لحظه با خنده ای خوشگل به شخص مورد نظر دلبری میکنی.

زینب جونم شبها که من میام خونه شاید انقدر وقتی نتونم کنارت باشم و بیشترین اوقات

رو تو با مامان عزیزت میگذرونی و همه کارهات به دوش مامانه .ولی من تو همین چند

ساعتی که خونه هستم سعی میکنم حسابی باهات بازی کنم تا شاید خستگی مامان

در بره ولی شایداین نتونه ذره ای از زحمات روز مامان باشه.عزیزم شبها که دیگه زودتر از

ساعت ۲ که نمیخوابی و این برای بابا یه خوبی داره و اونهم اینه که بیشتر صورت خوشگلت

رو می بینه ولی از یه طرف دلم برای مامان گلت که حسابی خسته هست میسوزه و

تا وقتی مطمئن نشه که تو لالا کردی نمیخوابه و تا حالا خیلی پیش اومده که من خوابم

برده و بعد ساعتی بیدار شدم دیدم مامان هنوز در حال خوابوندنت هست.

عزیزم مامان و بابا عاشقونتن و دلشون برای تو میزنه 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آنیسا
4 اردیبهشت 90 19:27
امیدوارم همیشه در کنار هم شاد باشید
سارا
5 اردیبهشت 90 15:16
سلام زینب جونم قدر مامان بابای گلت رو بدون و امیدوارم همیشه کنار هم شاد وسلامت باشید
مامان ماهان
6 اردیبهشت 90 22:03
سامان
3 خرداد 91 19:29
سلام چیه انقد قربون صدقش میرین؟؟؟ یکم هم براش یاد بدین بزرگ شد چیکار کنه و چیکار نکنه! نصیحتش کنین بزرگ بشه غد میشه ها !!!