زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

نی نی ناز هفت ماهه

1390/5/11 2:22
نویسنده : مامان و بابا
2,369 بازدید
اشتراک گذاری

لطيف ترين حس زندگيم،زينب زيباي من

خنده زيباي زينب

الان كه دارم برات مينويسم ساعت حدود 1 بامداد روز 10 مرداد و شب اول ماه مبارك رمضان سال 1432 ه.ق .

روز جمعه كه 7 مردادبود ما دماوند بوديم( با مامان جون و باباجون و خاله سيمين و خاله فاطمه) و من و بابا نتونستيم برات تبريك 7 ماهه شدنت رو بنويسيم. از روز شنبه هم يه كم حال و روزت به هم ريخته شد و روز يكشنبه حسابي تيريپ سرما خوردگي و تب برداشتيخدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar22.com.ساعت 7 شب وقت دكتر داشتي براي چكاپ و واكسن هپاتيت( باز هم دكتر حميدي) چون حالت خوب نبود زودتر رفتيم و به خاطر تبي كه داشتي فعلا از زير واكسن زدن در رفتي.

الهي برات بميرم گلم كه تو ماه گذشته 200 گرم بيشتر وزن نگرفتي و  وزن فعليت 200/7 .البته اگر به خاطر اين تب بي رحم همين  200گرم رو هم كم نكني. وقتي رفتيم تو مطب دكتر تو  حسابي  كلافه بودي و تا دكتر بهت دست زد كل مطب رو با گريت و سرش خراب كردي منم دلم مي خواست هاي هاي گريه كنم و وقتي فهميدم وزنت خيلي اضافه نشده انگار هرچي انرژي داشتم از تنم پريد.

خدا رو شكر امروز تبت قطع شد.بعد از ظهر هم بردمت خونه مامان جون و اونجا كلي بانرگس شيطون(دختر خاله) و آقا سجاد گل (پسر خاله ) سر گرم شدي و حالت بهتر شد ولي از خنديدن و سر و صدا كردنت اصلا خبري نبود.فداي شكل ماهت بشم با اين  دارو هايي كه خوردي(زاديتن-سالبوتامول-استامينوفن –زيتروماكس....واااي كه  فقط خدا ميدونه با چه حالي بهت دارو ميدم ) حسابي خواب آلو  شدي.اميدوارم فردا صبح كه چشم هاي خوشگلت رو باز ميكني و بيدار ميشي حسابي سر حال شده باشي و دوباره تمرينات فشرده و بانمكت رو براي چهار دست و پا رفتن و ايستادن شروع كني توي پست قبلي يه عكس هست كه فيگور چهار دست و پا رفتن گرفتي اون اولين بار بود كه موفق شدي به اين شكل تعادات رو حفظ كني و بعد از اون تلاشت رو بيشتر كردي.

گل دخترم يه خبر خيلي خيلي خوب هم برات دارم

نازنينم،آقا علي بن موسي الرضا برات دعوتنامه فرستاده،اگه خدا بخواد چهارشنبه شب به همراه ماماني و بابايي عازم مشهد هستيم.اين دومين باريه كه ميري به پا بوس امام رضا،مطمئنم كه تو اونجا ملائك رو ميبيني و دركت از اون مكان مقدس و مطهر بيشتر از منه.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

نازنین نرگس نفس مامان
11 مرداد 90 2:00
سلام به زینب جون و مامان گل خیلی ناراحت شدم حال زینب جون خوب نیست ایشالا که زودتر خوب بشنراستی پیش پیش زیارت قبول اگه دوست داشتید بگید که همدیگه رو ببینیم
مامان پارسا جون
11 مرداد 90 2:08
مبارک باشه هفت ماهه شدنت گلم خوش به حالت که میخوای بری مشهد
مامان پارسا جون
11 مرداد 90 2:08
سلام بر رمضان که جانمان را به رایحه و خنکای نسیم نوازش می دهد التماس دعا
مامان آنیسا
11 مرداد 90 3:17
سلام به دوست خوبم وزینب جون ماهم هفت ماگیت مبارک عزیزم .انشاا... زود زود خوب بشی راستی رفتی مشهد برای من وآنیساهم دعا کن جیگر خاله .آخه آنیسا تاحالا مشهد نرفته عکستم خیییییییییییییییییلی ناز شده .هزار ماشاا...
مامان ماهان
11 مرداد 90 8:26
سلام زینب جونم آخی مریض شدی الهی که زود زود خوب بشی عزیزم راستی خوش به حالت که مشهد میری برای من و ماهانی هم دعا کن عزیزم هفت ماها شدنت هم مبارکههههههههههههه قند عسلم ماشاالله ماشالله خیلی جیگر و خوردنی شدی
مامان نسترن
11 مرداد 90 8:37
سلام خانومی. نگران نباش عزیزم. چند گرم پایین بالا مهم نیست. چون زینب جون تب داشته حتما اشتهاشم کم شده وهمین سبب کم وزنیش شده. درضمن هفتمین ماه تولد زینب نازم مبارک
مامان حسني
11 مرداد 90 8:54
سلام خداراشكرزينبب گلم بهتره فقط زترامكس بدن راضعيف ميكنه حسابي تقويتش كنيدكه ديگه ويروسها جرات نكنن دور وبر دخمل گلمون بيان يه بوس ابداربزرگ براي اون لپاي خوشگل خاله جون رفتي پيش امام رضا بگو ماراهم بطلبن چندساله نرفتيم هميشه خوب وخوش باشي
بانو
11 مرداد 90 9:02
در تالار گفتمان بانوان عضو شوید http://banoo.rozblog.com/Forum
مامان پارسا
11 مرداد 90 10:46
آخی...خدا حفظش کنه
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
12 مرداد 90 11:10
سلام زینب جون خوشگلم .ماشاالله خوب خوش عکسی ها. به مامانی بگو اسپند فراموش نشه. مامان زینب جون نگران نباشینن امیدوارم گلم زودتر خوب بشه و شنگول بشه. اگه دوست داشتین خوشحال میشم به منو دتخرم هم سریزنین.با افتخار من شما رو جزو دوستای جدید صدفم لینک میکنم.
مامان باران
12 مرداد 90 16:38
سلام حالتون خوبه بابا این دخمل گلمونو نبر دماوند هر موقع می رید نمی دونم چرا برامون خبر بد میاری
مامان ابوالفضل
12 مرداد 90 17:58
سلام به مامانی و زینب جون زینب جون سعی کن که مامان و اذیت نکنی که مامانی اینقدر نگرانت نشه التماس دعا داریم رفتین مشهد ما رو از یاد نبرین پیشاپیش زیارت قبول بوسسسسسسسسسسس
سارا
14 مرداد 90 0:05
وای چقدر بزرگ شدی خوشگلمممممممممممممممممممممممممممم امیدوارم همیشه سالم باشی بوسسسسسسسسسسسسسس
فاطمه مامان صبا
15 مرداد 90 14:56
سلام عزیزم......نبینم زینب حونم مریض بشه آخی عزیز دلم خیلی ناراحت شدم ایشالا زود زود خوب میشه بازم شیطونی میکنه دل همرو میبره منم فک کنم انقد میرین دماوند زینبی مریض میشه خوب هوای اونجا از تهران خیلی خنک تره........7 ماهگی زینب خانوم گل مبارک ایشالا همیشه خوشحال و خندون باش جیگرطلاااا..............راستی التماس دعا
زهره مامان هلیا
16 مرداد 90 1:18
سلام من دیر اومدم الان حتما تو مشهدین التماس دعا دارم به یه نی نی دعا کن زینب خاله ای یادت نره
قند عسل
16 مرداد 90 12:07
آخییییییییی چقد زینب کوچولو نازه خدا واستون نگهش داره. اگه موافقید من لینکش کنم.
مامان آنیسا
16 مرداد 90 15:14
برای دوست خوبم ودخمل نازش
مامان سهند
16 مرداد 90 16:56
سلام عزیز دلم با سفرنامه بارسلون در خدمتتونم. خوشحال میشم نظرات قشنگتون رو توی وبلاگ سهندم ببینم
آبشار
16 مرداد 90 21:40
اي خـــدا مـهـمـــان بـرايـت آمـده مـسـتـمـنـدي بــر سـرايـت آمــده کـن نـظــر امـشـب گـدايـت آمـده عـبـد سـر تــا پــا خـطـايـت آمـده تـو خـداي خـوب و من عـبـد فقير بـر من و حــال بدم خورده مـگـيـر گشته ام در بند زشتي ها اسير مي زنـم فـريــاد از دل يـا مـجـيــر اي خــدا از مـعـصـيـت دل مرده ام مـن فـريــب رنـگ دنـيــا خورده ام بــا بــدي هــا بــا دل افـســرده ام مــهـــدي ات را اي خـــدا آزرده ام من حـريـص مال و ثروت گشته ام دور از عـشــق و محبت گشته ام أين عفوک ؟ مـن گـنــه کــار تو ام أين رحمک ؟ عـبـــد تـيـمــار تو ام اي خــــدا مـن بـنـــده ي زار تو ام هـرچــه هـسـتـم من گرفتار تو ام کـاش مـن صـوم و صلاتي داشتم کاش خمس و هـم زکاتي داشتم هـمـچـو خـوبـانـت صفايي داشتم کــــاش مــن راه نـجــاتـي داشتم از وجـودم نـــور ايـمــان رفته است از لــبـــم آواي قرآن رفـــتــــه است آمـــدم امـشـب مــرا خــوبــم کني نـــايـــل ديـــدار مــحــبـــوبـــم کني سلام زیارت و طاعاتتون قبول باشه .. الهی زینب نازنینتون امام رضایی باشه همیشه التماس دعا
مامان گیسو
17 مرداد 90 20:19
سلاممممممم دوست مهربونممممممم خوبین ؟ واییییییییی قربونش بره خاله چقدر نازتر شده من نمی دونستم می تونه بشینه فداش بشم من بوسسسسسسسس
منتظران لبخند خدا
18 مرداد 90 10:59
سلام مامان زینب ناز! حال گلمون چطوره؟ ایشالا که خدا سلامتی رو بهش ببخشه. کجایین کم پیدایین به ماهم سر بزنید. همین روزا قسمت جنجالی "نی‌نی قهرمان" در وب ما اکران میشه. پس منتظر کلیک‌های پر مهرتون هستیم. فعال باااااااااااااااای
مامان آريا
18 مرداد 90 14:09
سلام خيلي ناراحت شده زينب گلم مريضه اميدوارم زود زود خوب خوب بشي عزيز دلم اميدوارم مشهد بهتون خوش بگذره ما هم دعا كنيد
زهره مامان هلیا
20 مرداد 90 0:49
به وب ما سر نمی زنید اصلا نظر نمی دین
مامان الی
20 مرداد 90 11:26
سلام...وااااااااای چقد نانازه دخملمون... ماشاا... خدا حفظش کنه براتون.... انشاا... هر چه زودتر حالش خوبه خوب شه و روز به روز توپولی تر بشه....
مامان روژین
22 مرداد 90 15:19
سلام به روی ماه زینب جون و مامان گلش . چقدر خانوم شدی زینب جونی . خوردنی خوردنی هستی . از طرف ما هم نائب الزیاره باش عزیزم .
مامان زینب
3 شهریور 90 15:47
چقد نازززززززززززززززه هزار ماشالا