زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

خيلي تاخير داشتيم ولي اومديم

1390/5/26 11:28
نویسنده : مامان و بابا
1,368 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با تاخيري فراوان بالاخره تونستم برات مطلب بذارم

عزيز خوشگل من اين چند وقته خيلي چيزها پيش اومد كه مي خواستم برات بنويسم

ولي بدليل مشغله هاي زياد نشد مامان طفلي هم كه خيلي كار داره و در بس در اختيار

شماست و اجازه اينكه برات بنويسه رو شما نميدي فقط گاهي با موبايلش به وبلاگت

سر ميزنه و با دلسوزي ميگه بايد خاطراتش رو بنويسيم . خلاصه كه خيلي دوست داريم

تك تك لحظه ها و حركات شيرينت رو ثبت كنيم ولي با كمبود وقت مواجه هستيم باور كن

كه شبها تا 2 بيشتر بيداريم ولي بازم وقت كم مياريم.

آخرين باري كه برات نوشتيم زماني بود كه مريض شده بودي و حال مامان و بابا گرفته بود

ولي به لطف خدا هر روز بهتر شدي و با كمك امام رضا سلامتيت رو بدست آوردي و

از 12 تا 16 مرداد رو مهمون امام رضا شديم. تو مشهد كه خيلي گرم بود تقريبا روزها رو

خونه بوديم و عصر حدود 6 به بعد ميرفتيم حرم و شما كلي صفا ميكردي و از خوشحالي

جيغ ميزدي و با خوشحالي لوسترها رو نگاه ميكردي و مثل خانمها بازي ميكردي

گاهي پيش بابا مي موندي تا مامان زيارت كنه و بعضي وقتها با بابا ميرفتي تا توي

حرم امام و ميومدي چندباري هم با ماماني و بابايي رفتيم و توي صحن مي نشستي

و براي خودت بازي ميكردي و يا براي فواره ها ذوق ميكردي .

الحمد لله سفر خوبي بود

و اميدوارم كه شما حظ و بهره معنوي هم بيشتر از ما برده باشي.قربونت برم عزيز

خوش سفر تنها موقع برگشت بود كه به خاطر تاخير پروازمون يه كم اذيت شدي و

بي تابي كردي كه اونهم خيلي كم بود و به محض اينكه مي خواستيم سوار هواپيما

بشيم شما لالا كردي

و تا توي فرودگاه مهرآباد نشستيم با خوشحالي بيدار شدي با

چشماي قشنگت مامان و بابا رو نگاه ميكردي و خيلي شاد و خوشحال مي خنديدي

و اين در حالي بود كه ساعت حدود 3 نيمه شب بود و وقتي رسيديم خونه وقت سحر

 كلي بازي كردي تا بالاخره لالا كردي.

يكي يه دونه مامان و بابا تو اين چند وقته خيلي كارهاي قشنگ قشنگ انجام ميدي كه هر

كدومش كه يادم بياد رو برات مي نويسم : اول اينكه چهاردست و پا رفتن رو به سختي

تمرين ميكني و خيلي براش وقت ميذاري البته به شيوه فوق مدرن به طرزي كه كمتر

زانوي خوشگلت رو روي زمين ميذاري و بيشتر با پنجه پا جلو ميري.

كلا در حال جستجو

هستي كه شئي رو بسمت دهان كوچولوت ببري حالا هر چيزي كه روي فرش باشه.

كاملا مستقل مي نشيني با اسباب بازي هات بازي ميكني و گاهي آواز دلنشيني

هم ميخوني و معمولا هر وقت كه تلويزيون آگهي بازرگاني پخش كنه به سرعت جهت

ديد شما عوض ميشه و با دقت آگهي ها رو نگاه ميكني (موارد مورد علاقه شما

تبليغ ماي بيبي و آقاي ايمني) و به محض اينكه تموم ميشه با ناراحتي ميگي بَف

اخ كه فداي اون زبونت بشم .از توانايي هاي زيباي ديگه شما دست دسي كردنه كه

خيلي شيرين با نمك انجام ميدي و شادي تو چشمات موج ميزنه . مثلا ديشب كه

رفتيم نمايشگاه قرآن وقتي غرفه هاي كودكان رو نگاه ميكرديم و بچه ها رو تماشا

ميكردي دست دسي ميكردي .

 ديشب تو راه برگشت يه شير پسته هم زدي به بدن

و مشتاقانه دنبال بقيه اش بودي . و خلاصه ساعت حدود 30/2 بود خوابيدي اونهم

با ناراحتي چون دوست نداشتي بخوابي و ميخواستي بازي كني.اين شبهاي ماه رمضان

كه خيلي زود به نيمه رسيد كلا خيلي شلوغ پلوغ بوده و تقريبا وقت فراغتي نداشتيم

و كلا مسافرت بوديم و از مسافرت كه اومديم مهمون داشتيم بعد هم مهموني رفتيم

خونه مامان جون اينها و عمه حوري . امشب هم باز افطاري هستيم و تا آخر هفته

برنامه هامون فشردست.نازنين زينب من يكي از چيزهاي كه خيلي با علاقه ميخوري

چاي بيسكويته كه تقريبا زمان افطار همراه با ما ميخوري .

 البته حليم رو هم بسيار

مشتاقانه نوش جان كردي.ديروز بالاخره موفق شديم واكسن هپاتيتت رو هم بزنيم

كه البته انقدر شما خانم بودي هيچ اذيتي نداشت طوري كه ما تونستيم شب بريم

نمايشگاه . دختر گلم تو شبهاي قشنگ ملكوتي فقط از خدا برات سلامتي و توفيق

در بندگي طلب ميكنيم و تو هم براي مامان و بابا دعا كن تا توي مسير تربيت شما

موفق و سربلند بشن .

در آخر امشب رو هم كه شب ميلاد كريم اهل بيت حضرت امام حسن مجتبي (ع)

هست رو به محضر امام زمان(عج) و تمامي دوستداران ايشان تبريك ميگم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان ماهان
24 مرداد 90 11:43
به به رسیدن بخیر زیارت قبول خانم خانما الهی سفر بعدی کربلا و مکه باشه عزیزم چه کارای خوشگلی یاد گرفتی عزیزم عکسات خیلی خوشگل شده قربون اون خنده ناززززززت
مامان حسنی
24 مرداد 90 23:33
سلام زوارکوچولوی امام رضا چه عجب که اومدی خیلی دلم براتون تنگ شده بود مرتب می اومدم سرمیزدم ومیرفتم تا امشب که دیدم اومدین عزیزم زیارتت قبول ای جانم چه نگاه عمیقی به اون نون میکنی دخمل گلمون مرتب داره پیشرفت میکنه تواین شبای عزیزالتماس دعا
محمد گیان
27 مرداد 90 12:22
سلام رسیدن بخیر زیارتتون قبول خوبین خاله زینب گل چطوره خوبه
مامان زینب
27 مرداد 90 22:48
سلام خوشم اومد از وبلاگتون هم اسم دخمل ما هم که هست خانوم طلا
نازنین نرگس نفس مامان
28 مرداد 90 1:50
سلام زیارت قبول کوچولوی ناز رسیدن به خیر
مريم مامان درسا
29 مرداد 90 3:06
سلام عزيزم وااااااااااااااااااااااي چقدر عكسهات بامزه هستن ، الهي من قربونت بشم خوشكل خانوم
مادر کوثر
29 مرداد 90 15:20
شب قدر آوای ایمان را در گوش جان مومنان به غیب، نجوا می کند..
مادر کوثر
29 مرداد 90 15:20
قربونه خنده هات
مادر کوثر
29 مرداد 90 15:22
وااااااااااااااااااای زیارت قبووووووووووووول
مامانی شیما وحدیث
30 مرداد 90 4:38
شب عفواست ومحتاج دعایم زعمق دل دعایی کن برایم اگر امشب به معشوقت رسیدی خدارادرمیان اشک دیدی کمی هم نزداویادی زماکن کمی هم جای اوماراصداکن دراین شب های عزیز التماس دعای مخصوص دارم
مامان باران
31 مرداد 90 14:36
زیارت قبول زینب خانم
مامان پارسا جون
31 مرداد 90 15:14
زیارت قبول خانومی
دختر عموي زينب
1 شهریور 90 0:51
سلام جيگرم خوبي زينب جان؟ زينب جان توي اين شبهاي قدر ياد دختر عموتم بكن ... التماس دعا
فاطمه مامان صبا
1 شهریور 90 11:36
زیارت قبول باشه مشدی خانوم............راستی شیر پسته از کجا بهش دادی آماده خریدی یا خودت درست کردی به منم یاد میدی
مامان سهند
1 شهریور 90 18:47
امیدوارم کربلا و مکه خدا قسمتتون کنه
مامان گیسو
2 شهریور 90 23:36
مامان روژین
5 شهریور 90 2:36
زینب جون خیلی ناز شده . خدا براتون حفظش کنه .
Mahshid
5 شهریور 90 4:10
به نام خدا که بی شک نامش آرامش دهنده قلبهاست مدیر محترم وبلاگ با عرض سلام و احترام ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات احتراما بدینوسیله از شما دعوت بعمل می آید تا عضو افتخاری روزمنو ، محبوبترین انجمن تخصصی آشپزی باشید. لذا خواهشمندست در صورت تمایل برای این تعامل دو طرفه، نام کاربری و آدرس وبلاگتان را به پاسخ همین دعوتنامه ارسال نمائید تا لینک شما در عنوانی که به همین منظور در صفحه نخست درنظر گرفته شده درج و به بازدیدکنندگان روزمنو معرفی گردد. مهشید پورمرادیان – مدیر روابط عمومی روزمنو روزمنو/خانه من/خانه تو www.RoozMenu.com
سمیه: مامان مسیح
6 شهریور 90 10:51
سلام خاله جون.....بیا پیشمون...ما آپیم با پست جشن تولد مسیح کوچولو... با تفسیر و تصویر...
مامان علیرضا
8 شهریور 90 0:42
به به عزیزم زیارت قبول قربون شیرین کاریهات
سودابه
8 شهریور 90 0:56
با آرزوی سلامتی و شادی و دل خوش برای تو دوست خوبم و خانواده مهربونت ،کمی پیش تر عید فطر رو تبریک میگم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم.
محمد گیان
8 شهریور 90 10:38
صدای پای عید میآید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است. از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاکترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است. عیدتان مبارک
محمد گیان
8 شهریور 90 10:38
صدای پای عید میآید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است. از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاکترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است. عیدتان مبارک
مامانی شیما وحدیث
9 شهریور 90 4:37
طلایی ترین روزها ارزانی نگاه مهربانتان وهزارگل پیشکش قلب باصفایتان .عید سعیدعید فطر برشما وخانواده ی محترم مبارک
یاسمن
13 شهریور 90 16:05
ناز گل خوشکل هم 8 ماهگیت مبارک و هم عیدت. دخمل خوشکل پر مو . کاش یه کم از موهات را می دادی به الیسا.