زینب جون جون جونی ما
زینب جان ، دختر عزیزم امروز صدمین روز قدم گذاشتن شما به دنیاست از روز تولد شما رنگ بوی زندگی مامان و بابا یه جور دیگه شده
شیرینی و لذت پدر و مادر شدن اونھم با داشتن گلی مثل تو برای ما بوجود آمده و ھر روز علاقه تو در دل مامان و بابا روز افزون میشه
زینب جان برات ھمیشه بھترینھا رو آرزو داریم و سلامتی و خوشبختی تو رو از خدا مسئلت می نماییم الان که صد روزه شدی وقتی با
یه خنده مامان و بابا رو تحویل میگیری قند تو دل ما آب میکنی و این شروعی از دل بردن شما از مامان و باباست .وقتی در بین چند نفر
صورت خوشگلت رو به سمت ما می چرخونی و با یه خنده ابراز محبت میکنی خستگی رو از وجود ما پاک میکنی .
به قول یکی از آشنایان شکل نگاھت خیلی بزرگونست و مثل خانمھا نگاه میکنی و انگار که خوب می فھمی که طرفت
چی بھت میگه .عزیزم انقدر ازت تعریف میکنم نکنه که لوس بشی ، ھمیشه بدون که عشق مامان و بابا ھستی و تو قلبشون جای توست ...
دختر دردونه صد روزگیت مبارک