زیبا ترین سوژه برای 5500 عکس!!!
عزیز تر از جانم زینب
امروز ٣ فروردین سال٩١ و من و بابا دومین سالی هست که به همراه زیبا ترین گل بهار عمرمون،زینب خوشگلمون، به خونه اقوام برای دید و بازدید میریم.گرچه نسبت به سالهای قبل نمیتونیم زود از خونه بریم بیرون و یا مدت زمان طولانی به خونه برنگردیم، باید حسابی مراقب باشیم تا برنامه خواب و غذات به هم نریزه،گرچه هرجا که میریم باید ٦ دانگ حواسمون به شما باشه که یه وقت اتفاقی برات نیفته و یا دسته گلی به آب ندی و...البته شماحسابی خانم هستی و خیلی جاها از بغل مامان و بابا تکون نمیخوری البته این تا زمانی هست که هنوز ازطرف مقابل خجالت میکشی و به محض گذشت دقایقی مشغول به فعالیت میشی و برای بعضی ها حسابی شیرین زبونی میکنی. اما بهرحال لذت با تو بودن رو با یه دنیا عوض نمیکنیم.
عزیز دلم امسال هم به لطف خدا بازم سالمون رو با زیارت امام رضا (ع) شروع می کنیم و بامید خدا ٨فروردین میریم مشهد تا از امام رضا برای سال پیش رو یاری بطلبیم و از این بابت خیلی خوشحال هستیم.
گل دخترم، از فروردین ٩٠ تا پایان اسفند ٩٠ حدود ٥٥٠٠ عکس انداختیم که بهانه اصلی اونها وجود نازنین شما بوده.خیلی هاشو چاپ کردیم و خیلی هاشو هم تو وبلاگ گذاشتیم و بازهم خیلی هاش مونده روی یه هارد دیسک ١ترابایتی تا در آینده به دستت برسه انشا الله.
ماه مامان، توی این مدت که نمیتونستم برات بنویسم اتفاقات زیادی افتاد که مهم ترینش جشن تولدت بود که در دو مرحله برگزار شد.١٤ بهمن خانواده بابا مهمون ما بودن و ١٦ بهمن مامان جون و بابا جون و خاله ها مهمونمون بودن و توی هر دو روز حسابی به هر سه تاییمون خوش گذشت البته به شما بیشتر چون کلی کادوهای خوشگل خوشگل هدیه گرفتی ...
ناخنک زینب به اولین کیک تولدش
زینب و پسر عموش محمد حسین
اسب سواری زینب
ناخنک به دومین کیک تولد
سرسره بازی زینب جون
ماشین سواری زینب عشق